معامله گری بدون ضرر

این وبلاگ در باره شیوه معاملات بدون ضرر است.

معامله گری بدون ضرر

این وبلاگ در باره شیوه معاملات بدون ضرر است.

درس هایی از کتاب یک چشم بهم زدن برای معامله گران


کتاب یک چشم بهم زدن مالکوم گلدول بینش های ارزشمندی را ارائه می دهد که می تواند برای معامله گران مفید باشد.  در اینجا چند درس کلیدی از کتاب آورده شده است:



 1. **مفهوم برش نازک زدن**نشان می دهد که تصمیمات سریع می توانند به همان اندازه موثر و یا حتی بهتر از تصمیماتی باشند که پس از تجزیه و تحلیل گسترده گرفته می شوند.  معامله گران اغلب با موقعیت های حساس به زمان مواجه می شوند و توانایی آنها برای قضاوت سریع بر اساس شهود می تواند سودمند باشد.



 2. **خودانگیختگی تصادفی نیست**: درست مانند کمدی بداهه، خودانگیختگی اتفاقی نیست.  وقتی افراد در موقعیت‌های پرمخاطره (مانند معامله) قرار می‌گیرند، سریع عمل می‌کنند و زود قضاوت می‌کنند، اما این تصمیم‌ها از قوانین شهودی خاصی پیروی می‌کنند.  معامله گران می توانند از اعتماد به غرایز خود بهره ببرند و در عین حال به الگوهای زیربنایی پایبند باشند.



 3. **قدرت پنهان شهود**: گلدول قدرت پنهان شهود و چگونگی تأثیر آن بر زندگی ما را آشکار می کند.  معامله گران می توانند یاد بگیرند که بینش شهودی خود را بشناسند و از آنها استفاده کنند، به ویژه هنگامی که با پویایی های پیچیده بازار مواجه می شوند.



 به طور خلاصه، "Blink" ما را تشویق می کند که ارزش شناخت سریع را درک کنیم، به غرایز خود اعتماد کنیم و درک کنیم که گاهی اوقات تفکر کمتر عمدی می تواند به نتایج بهتری در معاملات منجر شود.

معامله گری و استغراق


### **معرفی**

 در ابیات عرفانی مولانا بینش های عمیقی می بینیم که فراتر از زمان و مکان است.  شعر او اغلب به عنوان آینه ای عمل می کند که مبارزات و آرزوهای درونی ما را منعکس می کند.  در این پست بررسی می کنیم که چگونه سخنان مولانا راه را برای معامله گرانی که به دنبال هماهنگی با بازار هستند روشن می کند.


 ### **1.  دریابان و حالت ترس و امید**


 *"مرد بحری دائما بر تخته خوف و رجاست."*


 ملوانی را تصور کنید که در آبهای خروشان حرکت می کند.   مولانا می گوید که بیم و امید، همراهان همیشگی دریانورد هستند.  اما این "حالت" که او از آن صحبت می کند چیست؟  این نشان دهنده مرز بین ایمنی و عدم اطمینان است.  درست همانطور که عرشه کشتی ملوان را از پرتگاه جدا می کند، ساختارهای ذهنی ما تقسیم بندی هایی ایجاد می کند - بین خود و دیگری، سود و زیان.  مولانا ما را فراتر از این حالت دعوت می کند تا توهم جدایی را از بین ببریم.


 ### **2.  مرگ  و غوطه ور شدن در اقیانوس**


 *"چونک تخته و مرد فانی شد جز استقراق نیست."*


 مولانا می گوید در حالت انتظار به سر بردن و جدایی از اتفاق ها، نتیجه اش ترس و امید است،  در عوض باید در اقیانوس هستی شیرجه بزنیم.  وقتی خود را به طور کامل غوطه ور می کنیم، ترس از بین می رود.  ما جزئی از جزر و مد می شویم و بر امواج فرصت سوار می شویم.


 ### **3.  یگانگی با هستی**


 * منظور مولانا یکی شدن با هستی است.


 برای فراتر رفتن از ترس، باید توهم جدایی را از بین ببریم.  یکی شدن با هستی یعنی همسو کردن آگاهی ما با ریتم بازار.  وقتی از این حالت وحدت معامله می کنیم، ترس و امید کنترل خود را از دست می دهند.  ما ناظر می شویم نه تلاشگر.  تصمیمات ما بدون دردسر جریان دارند، مانند جریان هایی که در اقیانوس وسیع ادغام می شوند.


 ### **4.  معامله گر غرق شده**


 *"معامله کننده زمانی بیشترین بهره وری را در معاملات دارد که با بازار یکی باشد. با بازار  غرق شده و معاملات در حالت غرقگی انجام شود."*


 یک معامله گر غرق در اعماق بازار را تصور کنید.  در اینجا، بهره وری رشد می کند.  هنگامی که ما در بازار غوطه ور می شویم، سود به طور طبیعی جریان می یابد.  محاسبات محو می شوند.  شهود غلبه می کند  ترس و امید به پژواک های دور تبدیل می شوند.  ما به مجرای نیروهای بازار تبدیل می شویم که بر موج فرصت ها سوار می شوند.  این غرقگی است - نقطه شیرینی که ترس در آن حل می شود و وضوح ظاهر می شود.


 ### **5.  آهسته اندیشی و بهای ترس**


 *"اکثر معامله گران معاملات را با تفکر و محاسبه کند انجام می دهند و این باعث ایجاد احساساتی مانند ترس و امید، خستگی و بهره وری پایین می شود."*


 تفکر آهسته – تحلیل بیش از حد – مه ذهنی ایجاد می کند.  ترس و امید در این مه رشد می کند.  مولانا به ما هشدار می دهد: محاسبات به تنهایی کافی نیست.  یکی شدن است که مهم است.  وقتی مردد می‌شویم، ترس ما را فرا می‌گیرد. خستگی به دنبال آن است.  بهره وری کاهش می یابد.  اما هنگامی که ما به سرعت عمل می کنیم و با نبض بازار همسو می شویم، ترس از بین می رود و وضوح ظاهر می شود.


 ### **نتیجه**


 خرد مولانا ما را به رقص با هستی دعوت می کند تا با جزر و مد بازار درآمیخته باشیم.  به عنوان معامله گر، بیایید جدایی را کنار بگذاریم، ناپایداری را در آغوش بگیریم و بی باکانه معامله کنیم.  در وحدت، ما واقعی ترین خودمان را می یابیم - معامله گرانی که سوار بر جزر و مد را سوار می شوند، نه به عنوان فاتح، بلکه به مانند عضوی از یک سمفونی عمل می کنند.


 باشد که داد و ستدهایت مانند ابیات مولانا روان باشد و ترس مانند غبار صبحگاهی در برابر طلوع خورشید محو شود.


 *—همکار معامله گر و جوینده شما*


درس هایی از تفکر نامطمئن آنی دوک برای معامله گران


 **آنی دوک**، بازیکن مشهور پوکر و استراتژیست تصمیم گیری، بینش های ارزشمندی را در کتاب خود *تفکر نامطمئن: تصمیم گیری هوشمندتر وقتی همه حقایق را ندارید* ارائه می دهد.  این درس ها نه تنها در مورد پوکر بلکه برای معاملات و زندگی نیز کاربرد دارد.  بیایید چند نکته کلیدی را بررسی کنیم:


 1. **رابطه بین کیفیت تصمیم گیری و نتیجه ضعیف است**:


 - در محیط های نامشخص (مانند معاملات)، نتایج به طور کامل کیفیت تصمیم گیری را منعکس نمی کنند.


 - حتی یک تصمیم کاملاً آگاهانه می تواند به دلیل تصادفی بودن منجر به نتیجه نامطلوب شود.


 - به جای نتایج کوتاه مدت، بر فرآیند تصمیم گیری تمرکز کنید.


 2. **تصمیمات شرط بندی هستند**:


 - عدم قطعیت را تصدیق کنید.  تصمیمات را به عنوان شرط بندی با احتمالات متفاوت در نظر بگیرید.


 - با احتمال اندیشی از تله های تصمیم گیری رایج اجتناب کنید.


 - بدون توجه به نتیجه، از نتایج به طور منطقی بیاموزید.


 3. **شرط های ما فقط به اندازه باورهای ما خوب است**:


 - تصمیمات ما از باورهای ما ناشی می شود که بر اساس اطلاعات موجود شکل می گیرد.


 -با به روز رسانی عینی باورها به طور مستمر آنها را بهبود بخشید.


 - باورهای بهتر منجر به تصمیمات بهتر می شود¹.


 4. **باورها همیشه دقیق نیستند**:


 - ما باورها را به صورت خطی فرض می کنیم: شنیدن,تایید کردن، ایجاد شدن.


 - اما باورها می توانند مغرضانه یا مبتنی بر اطلاعات ناقص باشند.


 - باورها را به طور عینی با استفاده از تجربه و داده کالیبره کنید.


 5. **تکنیک های پس نگری و پیش از مرگ **:


 - تکنیک پس نگری: تصورکردن شکست پروژه معاملات در آینده و برگشت به زمان حال و برطرف کردن علل شکست.


 -تکنیک پیش از مرگ: برطرف کردن علل احتمالی، شکست پروژه .


 - این تکنیک ها را در سناریوهای معاملاتی برای تصمیم گیری بهتر بکار ببرید.


 6. **عدم قطعیت را در آغوش بگیرید**:


 - بپذیرید که نمی توانیم آینده را با قطعیت پیش بینی کنیم.


 - پرورش تفکر انعطاف پذیر و سازگاری با شرایط متغیر.


 این اصول را در استراتژی معاملاتی خود بگنجانید.  به یاد داشته باشید، این در مورد شرط بندی آگاهانه، یادگیری از نتایج، و هدایت عدم قطعیت به مهارت نیاز دارد.

مقایسه قمار و معامله گری

بیایید تفاوت های کلیدی بین **معاملات** و **قمار** را بررسی کنیم:



 1. **هدف و رویکرد **:


 - **معاملات**:


 - **هدف**: معامله گران با هدف **تولید ثروت** وارد معامله می شوند.  آنها بازارها را تجزیه و تحلیل می کنند، از تحقیق و تحلیل استفاده می کنند و تصمیمات آگاهانه می گیرند.


 - **رویکرد**: معاملات سیستماتیک، روشمند و مبتنی بر استراتژی است.  این شامل مدیریت ریسک و دیدگاه بلندمدت است.


 - **قمار**:


 - **هدف**: قمار اغلب به دلیل **سرگرمی**، هیجان و تکانشگری انجام می شود.  تمرکز بر نتایج سریع و رضایت آنی است.


 - **رویکرد**: قماربازها بر شانس، شانس و دستاوردهای کوتاه مدت متکی هستند.  فاقد رویکرد سیستماتیک معاملات است.



 2. **ریسک و کنترل**:


 - **معاملات**:


 - هدف معامله گران **به حداقل رساندن ریسک** در عین به حداکثر رساندن بازده است.  آنها از تکنیک های مدیریت ریسک استفاده می کنند و تصمیمات خود را کنترل می کنند.


 - **قمار**:


 - قماربازان اغلب بدون مدیریت صحیح ریسک ریسک های بالاتری را انجام می دهند.  عنصر شانس غالب است و کنترل محدود است.



 3. **افق زمانی**:


 - **معاملات **:


 - معامله گران روندها را در طول هفته ها، ماه ها یا حتی سال ها تجزیه و تحلیل می کنند.  این یک رویکرد بلند مدت است.


 - **قمار**:


 - قماربازان به دنبال بردهای سریع در یک دوره کوتاه هستند.  نتایج فوری اهمیت بیشتری دارند³.



 4. **ذهنیت و باورها**:


 - **معاملات **:


 - نیاز به تفکر منطقی، تحقیق و انتخاب آگاهانه دارد.


 - **قمار**:


 - با تکانشگری، اعتیاد و عدم کنترل مرتبط است².



 5. **فشار اجتماعی**:


 - **معاملات **:


 - برخی از افراد به دلیل فشار اجتماعی (به عنوان مثال، در طول یک بازار صعودی) معامله می کنند.  اگر دانش نداشته باشند، شبیه قمار می شود.


 - **قمار**:


 - اغلب تحت تأثیر نیروهای اجتماعی بدون درک درستی از احتمالات.



 به طور خلاصه، در حالی که هر دو شامل ریسک هستند، معامله یک رویکرد آگاهانه تر و منطقی تر است، در حالی که قمار با تکانشگری و شانس همراه است.  به یاد داشته باشید که معامله گران موفق روی استراتژی، نظم و انضباط و اهداف بلندمدت تمرکز می کنند، در حالی که قماربازان بدون تجزیه و تحلیل مناسب به دنبال بردهای سریع هستند.

طرحواره درمانی و معاملات


 طرحواره درمانی نوعی از گفتار درمانی است که بر روی طرحوارها تمرکز دارد، که باورهایی هستند که افراد برای تفسیر دنیای اطراف خود از آنها استفاده می کنند.  این طرحواره ها در دوران کودکی ایجاد می شوند و افکار، احساسات و رفتار ما را آگاه می کنند.  طرحواره درمانی با هدف رسیدگی به طرحواره های ناسازگار است که می تواند به شرایط سلامت روان کمک کند.  در حالی که در ابتدا برای درمان اختلالات شخصیت توسعه یافته بود، درمانگران از آن زمان برای مدیریت طیف گسترده ای از شرایط استفاده کردند.


 اکنون، بیایید بررسی کنیم که چگونه اصول طرحواره درمانی می تواند به معاملات مرتبط باشد:


 1. ذهنیت و باورها:

 - معامله گران اغلب در مورد خود، بازار و توانایی های خود باورهایی دارند.  این باورها بر تصمیم گیری آنها تأثیر می گذارند.  طرحواره درمانی می تواند به معامله گران کمک کند تا باورهای ناسازگار مربوط به معامله را شناسایی و به چالش بکشند.  مثلا:

 - طرح واره نقص و شرم: معامله گرانی که احساس می کنند ذاتا بد یا پست هستند ممکن است با اعتماد به نفس دست و پنجه نرم کنند.  طرحواره درمانی می تواند این احساسات آنها را برطرف کرده و خود ارزشی آنها را ارتقا دهد.

 - طرحواره بی اعتمادی/سوءاستفاده: معامله گرانی که انتظار دارند دیگران (یا بازار) به آنها صدمه زده  یا آنها فریب دهد، ممکن است تصمیمات بیش از حد محتاطانه بگیرند.  طرحواره درمانی می تواند به اصلاح مسائل اعتماد کمک کند.


 2. تنظیم عاطفی:

 - معاملات شامل احساسات شدیدی مانند ترس، طمع و اضطراب است.  تکنیک های طرحواره درمانی می تواند به معامله گران در مدیریت واکنش های احساسی در طول نوسانات بازار کمک کند.  با پرداختن به طرحواره های احساسی، معامله گران می توانند انتخاب های منطقی تری داشته باشند.


 3. تجسم و برنامه ریزی مجدد:

 - طرحواره درمانی اغلب از تصویر پردازی و تجسم استفاده می کند.  معامله گران می توانند معاملات موفق را تجسم کنند، باورهای مثبت را تقویت کنند و طرحواره های منفی را دوباره برنامه ریزی کنند.  این با تکنیک هایی مانند تمرین ذهنی و جملات تاکیدی مثبت مطابقت دارد.


 4. عزت نفس و خودمختاری:

 - طرحواره درمانی با هدف بهبود عزت نفس و خودمختاری است.  معامله‌گرانی که احساس ناکافی یا وابستگی بیش از حد به عوامل خارجی می‌کنند، ممکن است از پرداختن به این طرح‌ها سود ببرند.  اعتماد به نفس در تصمیم گیری برای معاملات موفق بسیار مهم است.


 5. ثبات و انضباط:

 - طرحواره درمانی ثبات را در به چالش کشیدن افکار ناسازگار تشویق می کند.  معامله‌گران می‌توانند با زیر سؤال بردن مداوم باورهای غیرمنطقی و تقویت طرح‌واره‌های سالم‌تر، این را اعمال کنند.  نظم و انضباط در پایبندی به یک برنامه معاملاتی با کار طرحواره همسو است.


 به یاد داشته باشید که در حالی که طرحواره درمانی مستقیماً برای معاملات طراحی نشده، اما، اصول آن را می توان خلاقانه تطبیق داد.  جستجوی راهنمایی های حرفه ای و ادغام این تکنیک ها می تواند انعطاف پذیری ذهنی معامله گران و فرآیندهای تصمیم گیری موثر را افزایش دهد
.