۱. در معاملات ما با عدم قطعیت روبرو هستیم و پیش بینی به صورت قطعی مشخص نیست. مخصوصاً هرچه زمان معاملات طولانیتر باشد احتمال درست بودن پیش بینی کمتر است. چون عوامل متعددی خارج از شناخت ما میتوانند روی جریان معاملات تاثیر بگذارند.
۲. هنگامی که ما بر اساس پیشبینی دست به معامله میزنیم به دلیل سوگیریها امکان بیرون آمدن ما از آن معاملات در موقعیت مناسب کم میشود.
۳. زمانی که با پیش بینی پوزیشن میگیریم کانون توجه ما آن پیش بینی میشود و دیگر عوامل تاثیرگذار دیگر را نمیبینیم.
ارزیابی درستی یک تصمیم صرفاً براساس نتیجهٔ نهایی آن و نه بر اساس دلایل و فرآیندهای تصمیمگیری. به نوعی در ضمیر ناخودآگاه همه ما هست که اگر تصمیمی بگیریم و نتایج آن تصمیم درست یا به نفع ما باشد پس تصمیم ما درست بوده. باید توجه داشت که بسیاری از تصمیمات بهطور اتفاقی و با شانس به نتیجه درست میرسند. آنچه درستی یک تصمیم را نشان میدهد صرفاً نتیجه آن نیست، برای فهمیدن درستی یک تصمیم دلایل و فرایندهای تصمیمگیری باید بررسی شوند و نه صرفاً نتیجه تصمیم. بهطور مثال اگر کسی بتواند برای مدتی بازار بورس یا قیمت دلار را به درستی پیشبینی کند، او لزوماً یک کارشناس اقتصادی نیست باید از او دربارهٔ نحوه و فرایند پیشبینی سؤال کرد چرا که ممکن است کاملاً تصادفی و با شانس پیشبینیهایش درست از کار درآمده باشند.
نتیجهنگری بهویژه برای کسانی که در کار تصمیمگیری برای دیگران هستند پرمخاطره است. افرادی مانند مشاوران اقتصادی، مربیان ورزشی، پزشکان و سیاستمداران. این افراد حتی اگر خردمندانه تصمیماتی بگیرند که نتایج بدی داشته باشد مورد سرزنش قرار خواهند گرفت که چرا نتوانستهاند تصمیم درست بگیرند. اگر یک دکتر تشخیص بدهد یک عمل کممخاطره است اما در حین عمل بیمار بمیرد دیگران با توجه به نتیجه عمل و مرگ بیمار ادعا خواهند کرد که پرمخاطره بودن عمل از ابتدا مشخص بودهاست. درحالیکه گاهی آنچه برای آنها امروز واضح است در گذشته اصلاً واضح نبودهاست.
سوگیری نتیجه نگر در معاملات
این سوگیری تاثیر بسیار زیادی در معاملات بخصوص در تجزیه و تحلیل معاملات دارد. معاملات به مانند زندگی و ورزش و بسیاری از بازی ها ترکیبی از شانس و مهارت است. کسانی که معاملات خود را برای اساس نتیجه ارزیابی می کنند از شناسایی اشتباهات و اصلاح آنها خود را محروم می کنند.
به بیان بسیار ساده یعنی روی برگرداندن از اطلاعت منفی
به عبارت دیگر انکار، نادیده گرفتن یا رویبرگرداندن از اطلاعاتی که تصمیمات یا باورهای ما را به خطر میاندازند. نتیجه این سوگیری نه تنها باعث نادیده گرفتن اطلاعات منفی میشود بلکه ممکن است باعث توقف جستجوی اطلاعات هم شود که در نهایت باعث بالاتر رفتن سطح نادانی در شخص میشود.
اثر شتر مرغ باعث میشود افراد از حضور در هر موقعیتی که ممکن است در نظرشان منفی جلوه کند اجتناب کنند. فردی که تحت تأثیر اثر شترمرغ رفتار میکند ترجیح میدهد از هر شرایطی که ممکن است کمی ناراحتی پیش بیاید دوری گزیند. این خطای شناختی سبب میشود فرد اطلاعات ضروری فراوانی را از دست بدهد زیرا ترجیح میدهد با آن اطلاعات منفی کاری نداشته باشد.
این سوگیری بهویژه در سرمایهگذاریهای مالی بارز است. جایی که سرمایهگذار به عمد اطلاعات منفی و بازدارنده را نادیده میگیرد و صرفاً به اطلاعات مثبت توجه میکند.
«دان گالای» و «اورلی سِید»، استادان دانشکده علوم مالی دانشگاه عبری اورشلیم، در مطالعه رفتار سرمایهگذاران بازار بورس به این نتیجه رسیدند که وقتی بازار در موقعیت بدی قرار دارد، بسیاری از سهامداران از بررسی مداوم اخبار بازار و وضعیت سرمایهشان خودداری میکنند.
خطای خوشبینی اشاره دارد به تمایل هر فرد برای بیشتر تخمین زدن احتمال وقوع رویدادهای خوب و کمتر تخمین زدن وقوع رویدادهای بد برای خودش. این سوگیری باعث میشود افراد در مقایسه با سایرین خود را کمتر در معرض خطر ببینند یا احتمال موفقیت خود را درکارها بیشتر از سایرین درنظر بگیرند.
از این خطا گاه با نام «توهم آسیبناپذیر بودن» هم یاد میشود. اگر از اغلب افراد پرسیده شود که چقدر احتمال وقوع تصادف، از دست دادن شغل، طلاق و غیره را برای خودشان میدهند. آنها معمولاً باور دارند که برای آنها این عدد در حدود صفر است. از سوی دیگر افراد بر این باور هستند که طول عمر بیشتری خواهند داشت، در صورت ازدواج موفقتر خواهند بود و بچههای باهوشتری دارند و غیره.
سوگیری خوش بینی در معاملات
معامله گر احتمال بالا رفتن یا پایین آمدن سهام، یا رمز ارز، یا طلا و... را خیلی بیشتر در نظر می گیرد و حتی وقتی بازار در خلاف جهت حرکت می کند با خوش بینی منتظر برگشت است.