سوگیری لنگر یک سوگیری شناختی است که در آن افراد هنگام تصمیم گیری به شدت به اولین اطلاعاتی که دریافت می کنند ("لنگر") تکیه می کنند. این اطلاعات اولیه یک نقطه مرجع را تعیین می کند، و قضاوت های بعدی با دور شدن از آن لنگر، اغلب به اندازه کافی، انجام می شود.
به عنوان مثال، اگر در حال مذاکره در مورد قیمت یک خودرو هستید و فروشنده با قیمت بالا شروع می کند، احتمالاً پیشنهادات متقابل شما بیشتر از قیمت اولیه فروشنده پایین تر خواهد بود. این به این دلیل اتفاق میافتد که قیمت اولیه یک لنگر ایجاد میکند که بر درک شما از اینکه قیمت معقول چه باید باشد تأثیر میگذارد.
در معاملات، سوگیری لنگر میتواند با وادار کردن شما به سطوح اولیه قیمت یا پیشبینیها، حتی زمانی که اطلاعات جدید مسیر عمل متفاوتی را پیشنهاد میکند، بر تصمیمات شما تأثیر بگذارد. آگاهی از این سوگیری می تواند به شما کمک کند تا با زیر سوال بردن لنگرهای اولیه و در نظر گرفتن طیف وسیع تری از اطلاعات، تصمیمات عینی تری بگیرید.
سوگیری اجتناب از ضرر یکی از سوگیریهای است که تاثیر بسیار زیادی در معاملات دارد.
به جرات میتوان گفت که سوگیری اجتناب از ضرر مهمترین علت ضررهای بزرگ یا از دست دادن سرمایه در معاملات است.
سوگیری اجتناب و ضرر یک نوع ترس از دست دادن است. این یک مکانیزم تکاملی است. چرا که در گذشته ضرر باعث از بین رفتن بود. یعنی اگر کسی غذایش را از دست می داد یا خانه و قبیله اش را به احتمال زیاد از بین می رفت. لذا این ترس از دست دادن و ضرر از نیاکان ما به ما منتقل شده.
داستان قاطر و شتر
وقتی به این موضوع تصویر بزرگتر برای غلبه بر اجتناب از ضرر فکر می کردم یاد داستان قاطر و شتر مولانا افتادم. در آنجا قاطر به شهر می گوید تو چطور راه های طولانی و حتی بیابان ها را در می نوردی ولی نمی آفتی در حالیکه من مسافت کوتاهی را که می روم چندین بار می افتم. مولانا از زبان شتر نکته جالبی را بیان می کند او می گوید:
چون برآیم بر سرکوه بلند
آخر عقبه ببینم هوشمند
پس همه پستی و بالایی راه
دیدهام را وا نماید هم اله
هر قدم من از سر بینش نهم
از عثار و اوفتادن وا رهم
تو ببینی پیش خود یک دو سه گام
دانه بینی و نبینی رنج دام
شتر به قاطر می که که تو دید بلند مدت (تصویر بزرگتر) نداری و جلو پای خودت و می بینی. دانه بینی و نبینی رنج دام.
بیرون نیامدن از معاملات با ضرر همان دانه است، چون ضرر با احساس ناخوشایند همراه است. در دید کوتاه فقط رنج و لذت نزدیک و آنی دیده می شود، اما آن که دید بلند مدت دارد رنج های کوتاه این لحظه را برای سود ها و لذت های بلند مدت تحمل می کند.
واکنش جنگ و گریز یکی از مکانیزمهای دفاعی است که منجر به بقای نسل شده است. اما ین واکنش امروزه میتواند ضررهای بسیاری به همراه داشته باشد.
به عنوان مثال معاملهگری که یک ضرر میکند و واکنش جنگ و گریز در او فعال میشود و برای جبران آن ضرر تصمیم گیری های اشتباه متعدد مرتکب می شود و منجر به ضرر های بزرگتر می شود.
یا اکثر دعواهای خیابانی که پیامد آن آسیب رساندن و حتی قتل و مرگ هست به دلیل همین واکنش جنگ و گریز است. همچنین درگیریهای بین فردی در خانوادهها به واسطه واکنش جنگ و گریز تعارضهای ساده منجر به دعواهای بزرگ میشود. در آموزش و امتحان دادن نیز همینطور است، همین که به یک یا چند سوال پاسخ داده نشود واکنش جنگ و گریز توان امتحان دهنده را برای پاسخ دادن به سوالات بعدی را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد.
یکی از تکنیک های بسیار موثری برای مدیریت واکنش جنگ و گریز تکنیک تفکیک یا جدا سازی است، در اینجا ۲۰ تکنیک تفکیک معرفی می شود:
1. ** مراقبه ذهن آگاهی **: مشاهده افکار و احساسات خود را بدون قضاوت تمرین کنید. آنها را به صورت ابرهایی تصور کنید که از آسمان عبور می کنند.
2. **تجسم **: خود را به عنوان یک ناظر تصور کنید که زندگی شما را طوری تماشا می کند که انگار یک فیلم است. بدون درگیر شدن احساسی به جزئیات توجه کنید.
3. **صحبت سوم شخص با خود **: با خود به جای "من" از نام خود صحبت کنید تا حس دوری ایجاد کنید.
4. **اسکن بدن**: روی قسمت های مختلف بدن خود تمرکز کنید، بدون اینکه سعی کنید آنها را تغییر دهید، متوجه احساسات خود شوید. این می تواند به شما کمک کند که روی زمین بمانید.
5. **تکنیک های بر زمین قرار گرفتن**: از تمرینات زمینی مانند تمرکز بر نفس، لمس یک شیء بافت دار، یا توصیف جزئیات محیط اطراف خود استفاده کنید.
6. **ژورنال نویسی**: تجربیات خود را به صورت سوم شخص بنویسید. این می تواند به شما کمک کند افکار و احساسات خود را از منظر بیرونی ببینید.
7. **اختلاف شناختی**: تمرین کنید که افکار خود را فقط افکار ببینید نه واقعیت ها. برای ایجاد فاصله به آنها برچسب "فکر کردن" یا "احساس" بزنید.
8. **نقش آفرینی**: افکار و احساسات خود را طوری به تصویر بکشید که گویی شخصیتی در یک نمایشنامه هستید. این می تواند به شما کمک کند آنها را عینی تر ببینید.
9. **هنر درمانی**: احساسات و افکار خود را ترسیم یا نقاشی کنید. دیدن آنها به عنوان هنر می تواند حس جدایی ایجاد کند.
10. **آینه کاری**: به خود در آینه نگاه کنید و آنچه را که می بینید طوری توصیف کنید که انگار دارید شخص دیگری را توصیف می کنید.
11. **مشاهده خیالی**: ناظر عاقل و دلسوز را تصور کنید که شما را تماشا می کند و بینش ارائه می دهد.
12. **تجسم سفر در زمان**: خود را در آینده تصور کنید که به وضعیت فعلی خود نگاه کنید. خود آینده شما چه توصیه ای به شما خواهد کرد؟
13. **چشم انداز**: سعی کنید موقعیت خود را از دید شخص دیگری ببینید. آنها چگونه افکار و احساسات شما را درک می کنند؟
14. **راه رفتن آگاهانه**: آهسته و آگاهانه راه بروید و روی هر مرحله و احساسات بدن خود تمرکز کنید.
15. **تمرینات تنفسی**: تنفس عمیق و آهسته را تمرین کنید تا ذهن خود را آرام کنید و احساس جدایی ایجاد کنید.
16. **آگاهی حسی**: بر حواس خود (بینایی، صدا، لامسه، چشایی، بویایی) تمرکز کنید تا در حال حاضر و ثابت بمانید.
17. **آرامش پیشرونده عضلانی**: هر گروه عضلانی را منقبض و شل کنید تا تنش فیزیکی کاهش یابد و آگاهی افزایش یابد.
18. **تصاویر هدایت شده**: به ضبط تصاویر هدایت شده گوش دهید که به شما کمک می کند یک مکان امن و آرام را تجسم کنید.
19. **نوشتن درمانی**: از دیدگاه یک دوست یا مربی حامی برای خود نامه بنویسید.
20. **ذهن آگاهی خوردن**: با توجه به طعم، بافت و بوی غذایتان به آرامی و با تمرکز غذا بخورید.
این تکنیکها میتوانند به شما کمک کنند تا توانایی مشاهده تجربیات درونی خود را از نقطهنظری بیطرفتر و عینیتر توسعه دهید. .
امروز صبح به دنیای معاملات فکر میکردم و متوجه شدم که بازار خوب و بد وجود ندارد. چرا که هر بازاری ویژگیهای خود را دارد یک بازاری نوسانی است یک بازار نوسان کمتری دارد یک بازار صعودی است یک بازار نزولیست.
در واقع بازار خنثی است این واکنش ما به بازار و تعامل ما با بازار است که آن را برای ما سودده یا ضررده میسازد.
همینطور متوجه شدم زندگی نیز اینگونه است زندگی خوب و بد وجود ندارد. بلکه این تعامل ما با زندگیست که که آن را برای ما خوب و بد میسازد.
اگر هدف زندگی را شکوفایی استعدادها بدانیم و بالاترین لذتها را قرار گرفتن در حالت جریان و بودن در زمان حال بدانیم، این موقعیت تقریباً برای تمامی کسانی که خودآگاهی پیدا کردهاند وجود دارد.
هر اتفاق و هر موقعیتی در زندگی میتواند استعدادی از استعدادهای ما را شکوفا کند هیچ موقعیتی در زندگی نمیتواند ما را افسرده و آشفته سازد. دکتر آلبرت الیس در کتاب هیچ چیز نمیتواند برا ناراحت کند میگوید اگر تفکر علمی داشته باشیم نسبت به اتفاقهای زندگی هیچ چیز ما را ناراحت نمیکند و وقتی که خودآگاهی داشته باشیم ما میتوانیم از هر موقعیتی سود ببریم.
مطالعات مختلف از جمله تحقیق ۸۰ ساله هاروارد نشان می دهد که افراد اطراف ما بخصوص کسانی که بیشترین تماس را با ندارند زندگی های ما را شکل می دهند و ما بیشتر شبیه آنها می شویم. بر این اساس، برای تبدیل شدن به بهترین نسخه خود، باید در طول شبانه روز بیشترین تماس را با خود ایده آل داشته باشیم.
در اینجا راه کارهایی برای ارتباط نزدیک و تماس بیشتر با خود ایده آل ارائه شده است: