مرکز توانبخشی دبی

این وبلاگ در باره ارائه خدمات مرکز توانبخشی دبی است.

مرکز توانبخشی دبی

این وبلاگ در باره ارائه خدمات مرکز توانبخشی دبی است.

معامله گری و استغراق


### **معرفی**

 در ابیات عرفانی مولانا بینش های عمیقی می بینیم که فراتر از زمان و مکان است.  شعر او اغلب به عنوان آینه ای عمل می کند که مبارزات و آرزوهای درونی ما را منعکس می کند.  در این پست بررسی می کنیم که چگونه سخنان مولانا راه را برای معامله گرانی که به دنبال هماهنگی با بازار هستند روشن می کند.


 ### **1.  دریابان و حالت ترس و امید**


 *"مرد بحری دائما بر تخته خوف و رجاست."*


 ملوانی را تصور کنید که در آبهای خروشان حرکت می کند.   مولانا می گوید که بیم و امید، همراهان همیشگی دریانورد هستند.  اما این "حالت" که او از آن صحبت می کند چیست؟  این نشان دهنده مرز بین ایمنی و عدم اطمینان است.  درست همانطور که عرشه کشتی ملوان را از پرتگاه جدا می کند، ساختارهای ذهنی ما تقسیم بندی هایی ایجاد می کند - بین خود و دیگری، سود و زیان.  مولانا ما را فراتر از این حالت دعوت می کند تا توهم جدایی را از بین ببریم.


 ### **2.  مرگ  و غوطه ور شدن در اقیانوس**


 *"چونک تخته و مرد فانی شد جز استقراق نیست."*


 مولانا می گوید در حالت انتظار به سر بردن و جدایی از اتفاق ها، نتیجه اش ترس و امید است،  در عوض باید در اقیانوس هستی شیرجه بزنیم.  وقتی خود را به طور کامل غوطه ور می کنیم، ترس از بین می رود.  ما جزئی از جزر و مد می شویم و بر امواج فرصت سوار می شویم.


 ### **3.  یگانگی با هستی**


 * منظور مولانا یکی شدن با هستی است.


 برای فراتر رفتن از ترس، باید توهم جدایی را از بین ببریم.  یکی شدن با هستی یعنی همسو کردن آگاهی ما با ریتم بازار.  وقتی از این حالت وحدت معامله می کنیم، ترس و امید کنترل خود را از دست می دهند.  ما ناظر می شویم نه تلاشگر.  تصمیمات ما بدون دردسر جریان دارند، مانند جریان هایی که در اقیانوس وسیع ادغام می شوند.


 ### **4.  معامله گر غرق شده**


 *"معامله کننده زمانی بیشترین بهره وری را در معاملات دارد که با بازار یکی باشد. با بازار  غرق شده و معاملات در حالت غرقگی انجام شود."*


 یک معامله گر غرق در اعماق بازار را تصور کنید.  در اینجا، بهره وری رشد می کند.  هنگامی که ما در بازار غوطه ور می شویم، سود به طور طبیعی جریان می یابد.  محاسبات محو می شوند.  شهود غلبه می کند  ترس و امید به پژواک های دور تبدیل می شوند.  ما به مجرای نیروهای بازار تبدیل می شویم که بر موج فرصت ها سوار می شوند.  این غرقگی است - نقطه شیرینی که ترس در آن حل می شود و وضوح ظاهر می شود.


 ### **5.  آهسته اندیشی و بهای ترس**


 *"اکثر معامله گران معاملات را با تفکر و محاسبه کند انجام می دهند و این باعث ایجاد احساساتی مانند ترس و امید، خستگی و بهره وری پایین می شود."*


 تفکر آهسته – تحلیل بیش از حد – مه ذهنی ایجاد می کند.  ترس و امید در این مه رشد می کند.  مولانا به ما هشدار می دهد: محاسبات به تنهایی کافی نیست.  یکی شدن است که مهم است.  وقتی مردد می‌شویم، ترس ما را فرا می‌گیرد. خستگی به دنبال آن است.  بهره وری کاهش می یابد.  اما هنگامی که ما به سرعت عمل می کنیم و با نبض بازار همسو می شویم، ترس از بین می رود و وضوح ظاهر می شود.


 ### **نتیجه**


 خرد مولانا ما را به رقص با هستی دعوت می کند تا با جزر و مد بازار درآمیخته باشیم.  به عنوان معامله گر، بیایید جدایی را کنار بگذاریم، ناپایداری را در آغوش بگیریم و بی باکانه معامله کنیم.  در وحدت، ما واقعی ترین خودمان را می یابیم - معامله گرانی که سوار بر جزر و مد را سوار می شوند، نه به عنوان فاتح، بلکه به مانند عضوی از یک سمفونی عمل می کنند.


 باشد که داد و ستدهایت مانند ابیات مولانا روان باشد و ترس مانند غبار صبحگاهی در برابر طلوع خورشید محو شود.


 *—همکار معامله گر و جوینده شما*


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد