کسی که توانایی دارد خود را در موقعیت های قرار می دهد که از آن توانایی استفاده کند. کسی که مهارت رانندگی داشته باشد در موقعیت مناسب رانندگی می کند. کسی که توانایی صحبت کردن به زبان دوم باشد، ناخودآگاه دنبال موقعیت هایی برای بروز و ظهور مهارتش می رود.
کسیکه مهارت در ورزشی را داشته باشد در محیط هایی قرار می گیرد که آن ورزش را انجام دهد.
مشکل بسیاری از افراد که در تله اعتیاد گیر کرده اند این است که مهارت های بیرون از اعتیاد را ندارند مهارت هایی همچون:
انگیزه بخشی به خود
مدیریت وسوسه ها
درس گرفتن از لغزش ها
تحمل نا امید
و سر سختی و ادامه دادن.
وقتی توانایی نباشد با فشار انگیزه بخشی شخص فعالیت هایی می کند اما این فعالیت ها کم عمر است چون کسی که در دام اعتیاد گیر کرده توانایی پیش رفتن در اعتیاد را دارد و زمانی می تواند از این دام رها شود که توانایی های متضاد که همانا مهارت بیرون آمدن از اعتیاد است را کسب کرده باشد.
مغز ما مانند ابررایانهها است که دائماً دادههای تجربیات گذشته را برای پیشبینی آیندهای خرد میکند. این فقط در مورد حدس زدن آب و هوا یا نتیجه یک بازی نیست. این یک فرآیند اساسی است که بر تمام سطوح عملکرد مغز تأثیر می گذارد.
**انتظار، ادراک را شکل می دهد**
ما دنیا را نه فقط آنطور که هست، بلکه آنطور که انتظار داریم می بینیم. مغز ما ما را برای آنچه پیشبینی میکند و تجربه میکنیم آماده میکند و به روشهای قدرتمندی بر ادراک ما تأثیر میگذارد.
**آگاهی: پیش بینی کننده نهایی**
هوشیار بودن ممکن است تنها راه مغز ما برای ارتقای سطح بازی پیش بینی خود باشد. این به ما امکان می دهد سناریوهای آینده را تصور کنیم و اقدامات خود را برنامه ریزی کنیم و به ما کمک می کند تا در چالش های پیچیده زندگی حرکت کنیم.
**وقتی پیش بینی ها اشتباه می شوند**
گاهی اوقات، پیشبینیهای مغز ما نتیجه را از دست میدهد، که منجر به سوء تفاهم یا حتی شرایطی مانند اضطراب میشود. این یادآوری این نکته است که مدل های ذهنی ما کامل نیستند.
**تطبیق از طریق پیش بینی**
اما زمانی که پیشبینیهای ما به درستی انجام میشوند، ابزار اصلی بقا هستند. آنها به ما کمک می کنند تا از خطر فرار کنیم و فرصت ها را غنیمت بشماریم و تصمیمات ما را در هر مرحله هدایت می کنند.
به طور خلاصه، اندیشیدن به مغز به عنوان یک ماشین پیش بینی به ما دیدگاه جدیدی در مورد همه چیز از ادراک حسی گرفته تا تصمیم گیری می دهد. این یک مغز فعال است که همیشه از قبل برنامه ریزی می کند!
تجربه های انباشته شده در مغز، واقعیت زندگی ما را شکل می دهند.
ما جهان را از ورای تجاربی که داریم می بینیم.
راه حرفه ای شدن در هر مهارتی کسب تجربه های بهتر است. کسب تجربه های بهتر و جایگزین کردن آن با تجربه های پیشین
شروع سفر برای غلبه بر اعتیاد به هروئین یک گام شجاعانه است. این برنامه 12 هفته ای برای هدایت افراد از طریق یک مسیر ساختاریافته به سمت بهبودی، ادغام استراتژی های کاهشی، بینش های علوم اعصاب، و فرآیند یادگیری زدایی رفتارهای اعتیادآور طراحی شده است.
### فاز 1: تثبیت و کاهش (هفته 1-4)
- **ارزیابی پزشکی**: یک ارزیابی شخصی زمینه را برای یک فرآیند بهبودی ایمن و موثر فراهم می کند.
- **کاهش **: کاهش تدریجی مصرف هروئین تحت نظارت پزشکی، استفاده از داروها برای کاهش علائم ترک.
- **شبکه پشتیبانی**: ایجاد یک پایه حمایتی با متخصصان مراقبت های بهداشتی، خانواده و همسالان.
### فاز 2: درمان مبتنی بر علوم اعصاب (هفته 5-8)
- **درمان رفتاری شناختی**: پرداختن به الگوهای فکری و رفتارهای مرتبط با اعتیاد.
- **نوروفیدبک**: آموزش مغز برای بهبود عملکرد و کنترل تکانه ها.
- **تمرینات ذهن آگاهی**: افزایش ریکاوری مغز و انعطاف پذیری عصبی از طریق مدیتیشن.
### مرحله 3: یادگیری زدایی و یادگیری مجدد (هفته 9-12)
- ** اصلاح رفتار **: جایگزینی عادات اعتیاد آور با عادت های جایگزین سالم.
- **پیشگیری از عود**: یادگیری شناسایی محرک ها و توسعه راهبردهای مقابله ای.
- **تغییر سبک زندگی**: تشویق به فعالیت بدنی، تغذیه متعادل و سرگرمی های جدید.
**پشتیبانی مداوم در طول برنامه:**
- **نظارت منظم **: تنظیم فرآیند کاهش و رسیدگی به چالش ها در صورت بروز آنها.
- **درمان های جامع **: ترکیب شیوه هایی مانند یوگا و مدیتیشن برای بهزیستی کلی.
- **برنامه ریزی بعد از مراقبت**: اطمینان از وجود برنامه ای برای حفظ هوشیاری پس از پایان برنامه.
این برنامه یک نقشه راه برای بهبودی است که متناسب با نیازهای هر فرد طراحی شده و تحت هدایت حرفه ای انجام می شود. به یاد داشته باشید، غلبه بر اعتیاد یک سفر پیچیده است و حمایت مداوم کلید موفقیت بلندمدت است.
---
با این برنامه جامع، اولین قدم را به سوی فصل جدیدی در زندگی خود بردارید و از حمایت ها و استراتژی هایی استفاده کنید که شما را به آینده ای سالم تر راهنمایی می کند.
درک اینکه چگونه رفتار را تغییر می دهیم، فرآیند پیچیده ای است که حوزه های روانشناسی و علوم اعصاب را در بر می گیرد. شرطی سازی عامل، نظریه ای که توسط B.F. Skinner ارائه شده است، بیان می کند که رفتار را می توان با پاداش ها و مجازات ها شکل داد. علوم اعصاب این را با بررسی نقش مغز در اصلاح رفتار تکمیل می کند.
### پلاستیسیته عصبی: توانایی مغز برای سازگاری
علوم اعصاب کشف کرده است که مغز ما ساکن نیست. آنها می توانند خود را در پاسخ به تجربیات دوباره سیم کشی کنند. این مفهوم که به عنوان پلاستیسیته عصبی شناخته میشود، پایه و اساس یادگیری رفتارهای جدید و حذف رفتارهای قدیمی است که کاملاً با اهداف شرطیسازی عامل همسو میشود.
### دوپامین: انتقال دهنده عصبی پاداش
دوپامین مرکزی برای سیستم پاداش مغز است. زمانی که پاداشی را پیشبینی میکنیم یا دریافت میکنیم، آزاد میشود و رفتار مورد نظر را تقویت میکند. شرطی سازی عامل این سیستم را با استفاده از پاداش ها برای تشویق رفتارهای مثبت به کار می گیرد.
### قدرت سیناپسی: اساس یادگیری
تکرار رفتاری می تواند منجر به تغییراتی در قدرت سیناپسی شود، اعم از تقویت یا تضعیف اتصالات. این سازگاری عصبی کلید کاهش تدریجی رفتارها است، اصلی که در شرطی سازی عامل استفاده می شود.
### تصمیم گیری: نقش قشر پیشانی
قشر پیشانی برای تصمیم گیری و کنترل تکانه بسیار مهم است. شرطی سازی عامل اغلب نیاز به تصمیم گیری آگاهانه برای تغییر رفتار دارد و قشر پیشانی مرکز اجرایی این انتخاب ها است.
### خاموشی و یادگیری مجدد: تغییرات عصبی در رفتار
وقتی رفتاری دیگر تقویت نمیشود و شروع به خاموش شدن میکند، علوم اعصاب نشان میدهد که این امر مستلزم تضعیف مسیرهای عصبی قدیمی و شکلگیری مسیرهای جدید است، فرآیندی که شرطیسازی عامل پیشبینی میکند و از آن استفاده میکند.
### نتیجه
شرطی سازی عامل یک چارچوب عملی برای تغییر رفتار ارائه می دهد، در حالی که علوم اعصاب درک بیولوژیکی مکانیسم های مغزی درگیر را فراهم می کند. آنها با هم دید جامعی از چگونگی امکان اصلاح تدریجی رفتار ارائه می دهند.
---
در حین حرکت در مسیر تغییر رفتار، هم افزایی شرطی سازی عامل و علم اعصاب را در آغوش بگیرید و به یاد داشته باشید که هر قدم به جلو، گامی به سوی شما ی بهتر است.