مقدمه
مغز ما از نظر تطبیقپذیری، عضوی فوقالعاده و قابل تطبیق است. با هر اندیشه، عمل و احساس، ما در فرآیند بازسازی عصبی مغز شرکت میکنیم. همانند معماران ماهر، مغز ما شبکههای پیچیدهای را بر اساس تجربیات خود ساخته و بازسازی میکند. این پدیده برای رفتارهای مثبت و منفی صدق میکند.
### **مزیت های مغز تریدرها**
معامله گرها تغییراتی در مغز خود تجربه میکنند. تجربیات منحصر به فرد. فعالیت در بازارهای مالی مناطق خاصی در مغز آنها را شکل میدهد و تواناییهای آنها را فراتر از معامله گری تقویت میکند. در ادامه، برخی از این مزیت ها آمده است:
1. **تفکر احتمالی**: تریدرها در مدیریت عدم قطعیت ماهر میشوند. آنها احتمالات را درک میکنند و میفهمند که نتایج به ندرت مطلق هستند. این نگرش علاوه بر معامله گری بر دیگر حوزه های زندگی تأثیر میگذارد.
2. **مدیریت ریسک**: تریدرها به اصول "محدود کردن ضرر" پایبندند. این اصول در مدارهای عصبیشان جا میافتد. اینکه با نوسانات بازار روبرو هستند یا با چالشهای شخصی، تفاوتی نمی کند، مغز آنها همان اصول را به کار میبرد.
3. **پذیرش عدم قطعیت**: همانطور که یک تریدر با نوسانات بازار روبرو میشود، زندگی نیز چالشهای غیرمنتظره دارد. توانایی در تحمل ابهام به عنوان یک دارایی ارزشمند محسوب میشود. مغز تریدرها با عدم قطعیت سازگار میشود و اجازه میدهد تا در مواقعی که نتایج هنوز مشخص نشدهاند، تصمیمگیریهای آگاهانه انجام دهند.
### **فراتر از میز معامله گری**
این تطبیق های مغزی به مراتب فراتر از بازارهای مالی میرود. انعطافپذیری و توانایی تصمیمگیری تریدرها بر حوزههای دیگر زندگی نیز تأثیر میگذارد. در انتخاب مسیر شغلی، مدیریت روابط یا مقابله با مشکلات روزمره.شبکههای عصبیشان آنها را برای موفقیت آماده میکند.
پس، هنگامی که در مورد یک تصمیم در یک معامله در بازار کریپتو یا فارکس فکر میکنید، به خاطر داشته باشید که مغز شما فقط یک ماشین محاسبه کننده نیست، بلکه یک سیستم پویا و انعطافپذیر است که توسط هر معاملهای که انجام میدهید، شکل میگیرد.
مقدمه
حسرت یا پشیمانی یکی از قویترین احساسهای انسان است به طوری که بعد از عشق بیشترین تاثیر را بر روی انسان دارد. بر این اساس حسرت تاثیر زیادی روی تصمیم گیریهای ما به خصوص تصمیمات مالی ما دارد.
۱. پیش بینی کردن حسرت
حسرت از آینده نقش مهمی در تصمیمات مالی معاملهگر در زمان حال دارد. به عنوان مثال یک معاملهگر روزانه فارکس موقعیتی را برای خرید یورو میبیند و با توجه به تجزیه و تحلیلی که انجام می دهد احتمال اینکه بالا برود کمتر است. اما همکارش می گوید که یورو موقعیت خیلی خوبی برای بالا رفتن دارد. و احتمالا این معامله گر برای اینکه از رنج حسرت در آینده در امان بماند، بر خلاف شواهد بازار دست به خرید می زند.
۲. ریسک گریزی
معامله گر متوجه موقعیت مناسبی برای ورود به بازار می شود اما ترس از حسرت آینده و ضرر کردن ( با اینکه احتمال سود بیشتر است) به موقعیت فعلی می چسبد و اقدامی انجام نمی دهد.
۳. ترس از فرصت از دست رفته
در اینجا معاملهگر بدون تجزیه و تحلیل و شواهد بازار اقدام به ورود میکند چون که میترسد که فرصت به دست آمده را از دست بدهد و بعداً حسرت بخورد. در واقع مبنای تصمیم گیری او دادههای بازار نیستند بلکه رهایی از رنج حسرت در آینده است.
۴. رفتار جمعی بازار
هنگامی که بازار به سرعت رشد میکند گروههای زیادی از معاملهگران شروع اقدام به خرید میکنند و یک حرکت گله ای را شکل می دهند. و این تصمیم گروهی آنهای برای رهایی از رنج حسرت در آینده است.
البته حسرت و تاثیر آن در تصمیم گیریهای مالی خیلی بیشتر عمیقتر و گستردهتر هست. مثلاً یک معاملهگر روزانه موقعیتی را میبیند و به این نتیجه میرسد که اقدامی برای خرید انجام ندهد اما بازار رشد می کند و معامله گر برای نکشیدن رنج حسرت بصورت احساسی و احتمالا در سقف اقدام خرید می کند.
به هر حال حسرت نقش مهمی در تصمیمهای ما به عنوان معاملهگر دارد.
راه حل
سوال اینجاست که آیا احساس حسرت همیشه نقش منفی دارد یا نه بستگی به این دارد که ما چگونه از آن استفاده کنیم؟
مولانا می فرماید:
حسرت آن مردگان از مرگ نیست
زانست کاندر نقش ها کردیم ایست
مولانا میگه اون کسانی که در حال مرگ هستند از این حسرت نمیخورند که می میرند، بلکه دچار حسرت می شوند از اینکه چرا رشد نکردیم و استعداد هایمان را شکوفا نکردیم چرا در تمامی عمر در یک هویت و نقش محدود متوقف شدیم.
این یک حسرت رو به آینده مفید است. ما معاملهگرها هم میتوانیم از این حسرت به این صورت استفاده کنیم و و مهارتهایمان را توسعه و گسترش دهیم مهارتهایی مثل تعهد به استراتژی مدیریت ریسک، اصلاح مداوم. که در آینده حسرت نخوریم که می توانستیم معامله گر خیلی بهتری باشیم.
**ترس از دست دادن (FOMO)** احساس یا درک این است که دیگران بیشتر از شما سرگرم می شوند، چیزهای جدید را تجربه می کنند یا زندگی بهتری دارند. این شامل حس عمیق حسادت است و بر عزت نفس تأثیر می گذارد. اساسا، FOMO این نگرانی است که ممکن است اطلاعات، رویدادها، تجربیات یا تصمیمات زندگی را که می تواند زندگی شما را بهبود بخشد از دست بدهید. در اینجا چند نکته کلیدی در مورد FOMO وجود دارد:
1. **تعریف**:
- FOMO با تمایل به ارتباط مستمر با آنچه دیگران انجام می دهند مشخص می شود.
- می توان آن را ترس از اینکه تصمیم به شرکت نکردن انتخاب اشتباهی است توصیف کرد.
2. **علل**:
- رسانه های اجتماعی و فناوری نقش بسزایی در تشدید FOMO دارند.
- جریان مداوم فعالیت ها و به روز رسانی ها باعث ایجاد حس از دست دادن چیزی هیجان انگیز یا مهم می شود.
3. **مثال**:
- FOMO می تواند از ندانستن یک مکالمه، از دست دادن یک برنامه تلویزیونی، نادیده گرفتن عروسی یا مهمانی، یا شنیدن اینکه دیگران رستوران جدیدی را کشف کرده اند ایجاد شود.
4. **تاثیر روانی**:
- FOMO با بدتر شدن افسردگی، اضطراب و کاهش کیفیت زندگی مرتبط است.
- میتواند به بررسی اجباری بهروزرسانیها و پیامهای وضعیت منجر شود که ناشی از ترس از دست دادن فرصت است.
5. **پیامدهای کسب و کار و سرمایه گذاری**:
- FOMO نه تنها بر افراد بلکه بر مشاغل نیز تأثیر می گذارد.
- تبلیغات و گرایشها میتواند رهبران کسبوکار را به سرمایهگذاری بر اساس ادراک از آنچه دیگران انجام میدهند، به جای تحلیل استراتژیک خودشان سوق دهد.
به طور خلاصه، FOMO یک احساس قدرتمند است که بر رفتار چه از نظر شخصی و چه از نظر حرفه ای تأثیر می گذارد. شناخت آن و مدیریت تاثیر آن برای حفظ رفاه و تصمیم گیری آگاهانه ضروری است.