گذشته ما به مانند یک مجسمه ساز ماهر خطوط واقعیت کنونی ما را تراشیده است. باورهایی که مرزهای دیدن ما را مشخص کرده است. عادتهایی که طبع ما شده است، و ارزشهایی که معیار رنج و لذت ماست، همه ریشه در تاریخ گذشته ما دارند.
حجاب گذشته
همین باورها به مانند حجابی عمل کرده و دید ما را نسبت به زمان حال مخدوش میکنند. ارزشها و نگرشهای گذشته ما به ادراکات ما رنگ بخشیده و انتظارات ما را میسازند، انتظاراتی که گاهاً منجر نتایج مخربی می شود.
بذرهای دگرگونی
جادو اینجاست و آن این است که ما به گذشته خود محدود نمیشویم ما معماران آینده خود هستیم.
ما میتوانیم بذر باورها ارزشها نگرشها، انتظارات و عادتهای خود را بر اساس آن من جدیدی که میخواهیم به آن تبدیل شویم بکاریم.
این یک دگردیسی است. گذشته محو میشود و من آینده بالهایش را میگستراند.
هنر تبدیل شدن
پس بیایید این رقص بین گذشته و آینده را جشن بگیریم همانطور که پوست گذشته را میاندازیم بوم نقاشی پر از امکانات آینده را در آغوش می گیریم.
باورهای ما دیدمان را گسترش می دهند. ارزشهای ما با واقعیت زمان حال هماهنگ تر می شود. و عادتهای ما تکامل مییابد. این فقط رشد نیست این هنر است، ترکیبی عالی از تصویر سازی و خرد.
به یاد داشته باشید:
گذشته، مجسمه ساز است.
حال، بوم نقاشی
و آینده، شاهکار
بیائید فردایمان را با خواستن، چون مجسمه ساز بسازیم. آنها را با امید نقاشی کنیم، و در طلوع برآمدن خورشید من جدیدم آن برقصیم.