معامله گری بدون ضرر

این وبلاگ در باره شیوه معاملات بدون ضرر است.

معامله گری بدون ضرر

این وبلاگ در باره شیوه معاملات بدون ضرر است.

مورچه و ذهنیت فراوانی

مولانا داستانی دارد که به زیبایی دو ذهنیت کمبود و فراوانی را نشان می‌دهد.
مور بر دانه بدان لرزان شود
که ز خرمن‌های خوش اعمی بود


می‌کشد آن دانه را با حرص و بیم
که نمی‌بیند چنان چاش کریم


صاحب خرمن همی‌گوید که هی
ای ز کوری پیش تو معدوم شی


تو ز خرمن‌های ما آن دیده‌ای
که در آن دانه به جان پیچیده‌ای


مولانا می گوید که مورچه بر این اساس دانه را با هراسناکی می‌کشد، چون آن خرمن‌های بزرگ که میلیون ها دانه دارد را نمی‌بیند، لذا با حرص و بیم آن دانه را به سمت لانه می‌کشد.


صاحب خرمن(خدا یا کائنات) به مورچه می گوید: تو چون خرمن را نمی بینی فکر می کنی که وجود ندارد. 
تو از هزاران خرمن ما در این جهان فقط آن یک دانه را دیده ای! که اینچنین به آن چسبیده ای و به آن وابسته شده ای.
در اینجا مولانا اصل بسیار مهمی را بیان می‌کند و آن اینکه دنیای هر کس به اندازه چیزی است که می‌بیند.


ثروت در دنیا نامحدود است اما عده‌ای فقط به حقوقی که می‌گیرند نگاه می‌کنند.


فرصت‌های معاملاتی بی‌شمار هستند اما یک معامله‌گر با ذهنیت کمبود با حرص و بیم به یک تک معامله می‌چسبد.


انسان‌های دوست داشتنی و زیبا که ما را دوست داشته باشند بسیارند اما در یک رابطه نامناسب زن و مرد با ذهنیت کمبود و دید محدود از رها کردن دچار وحشت می شوند.


ما می‌توانیم هویت‌های بی‌شمار  کارآمدی داشته باشیم اما خیلی از اوقات به این تک هویت ساخته شده محدود ضعیف می‌چسبیم.

مولانا در ادامه و به عنوان راهکار می‌گوید:
ای به صورت ذره کیوان را ببین
مورِ لنگی ، رو سلیمان را ببین


تو نه‌ای این جسم تو آن دیده‌ای

وارهی از جسم گر جان دیده‌ای


آدمی دیده‌ست باقی گوشت و پوست
هرچه چشمش دیده است آن چیز اوست


تو در برابر جهان هستی و کهکشان ها ذره ای بیش نیستی اما به آسمانها نگاه کن. در ادبیات فارسی مورچه استعاره ضعیف‌ترین موجود و سلیمان سمبل قوی‌ترین است. مولانا در اینجا به زیبایی می گوید حتی اگر فرض کنیم که تو مورچه ای و ضعیفی حتی ضعیف تر یک مورچه لنگ هستی، اما به سلیمان نگاه کن.


مولانا می گوید مهم نیست که کی و چی هستی بلکه مهم این است که به کی و چی نگاه می کنی چرا که تو این جسم و این شخصیت شکل گرفته شده نیستی بلکه تو آن نگاهی هستی که می بیند.


انسان نگاه است و مابقی گوشت و پوست ابزار هستند. اگر به آسمان ها، به  سلیمان، به زیبایی، به قدرت، به ثروت به مهربانی و هر آنچه که بخواهی نگاه کنی تو تبدیل به آن می شوی

بیست و دومین روز معاملات بدون ضرر

نکته مهمی که امروز داشت مجدداً متوجه شدم که ما از معاملاتی که از آن آگاهی کمی داریم ضرر عمده نمی‌کنیم ضرر عمده ما نسبت به معاملاتی است که اطمینان زیادی به آن داریم.


طلا نوسان داشت و چند نوبت بالا رفت من چند پوزیشن گرفتم و با سودهای متوسطی خارج شدم اما وقتی دیدم که باز بالاتر رفت هیجانی شدم و دو پوزیشن گرفتم و طلا پایین آمد.
با پایین آمدن طلا می‌توانستم خارج بشم یا معاملات را پوزیشن‌ها را معکوس کنم اما باز این کارو نکردم. 


تمام این اشتباهات به این دلیل بود که به بالا رفتن طلا اطمینان داشتم و این اطمینان یک طرفه بود که باعث شد در ضرر باقی بمانم.

با صبر، مدیریت هیجان ها، چند معامله دیگر انجام دادم و امروز را هم با سود خارج شدم.


اسم این یک سویه نگری را تک چشم گذاشتم و تمرین هایی را برای مدیریتش انجام دادم.

وابستگی به فرضیه در معاملات


یکی از مهمترین علت های ضررهای بزرگ در معاملات وابسته شدن به فرضیه در باره بازار و فرضیه را برابر با واقعیت دانستن است. 


بعنوان مثال معامله گری با توجه به وضعیت تکنیکال یا وضعیت بازار فرضیه اش بالا رفتن طلا است و اقدام به خرید می کند، طلا بالا می رود و او فرضیه اش را عین واقعیت می بیند و خوشحال است، طلا به مقاومت برخورد می کند پایین می آید، اگر این معامله وابسته به فرضیه اش باشد و فرضیه مخالفی همزمان در ذهنش نباشد در ضرر بیشتری فرو می رود.


بر همین اساس است که بعضی از معامله گران حرفه ای می گویند: پیش بینی کردن در بازار گناه نابخشودنی است. چرا که وقتی شما بر اساس هر روشی، تکتیکال، بنیادی، شهودی، سنتیمنتال و .. پیش بینی کنی به احتمال زیاد به آن فرضیه وابسته می شوی.

واقعیت درمانی در معاملات

واقعیت درمانی که توسط دکتر ویلیام گلسر توسعه یافته است، بر کمک به افراد برای کنترل زندگی خود با انتخاب بهتر و مسئولیت پذیری در قبال اعمالشان تمرکز دارد. این رویکرد می تواند به ویژه در معاملات، جایی که طرز فکر و تصمیم گیری بسیار مهم است، مفید باشد. در اینجا چند روش وجود دارد که اصول واقعیت درمانی را می توان در معاملات به کار برد:


1. ** تمرکز بر رفتار فعلی **: واقعیت درمانی بر پرداختن به رفتارهای فعلی به جای تمرکز بر اشتباهات گذشته تأکید دارد. در معاملات، این به معنای تمرکز بر استراتژی‌ها و تصمیمات فعلی است نه اینکه در ضررهای گذشته گیر کنید.


2. **مسئولیت شخصی**: پذیرفتن مسئولیت اعمال خود جزء کلیدی واقعیت درمانی است. در معاملات، این به معنای مالکیت تصمیمات شماست، خواه منجر به سود یا زیان شود و از آنها برای بهبود عملکرد آینده استفاده کنید.


3. **نظریه انتخاب**: در قلب واقعیت درمانی این ایده وجود دارد که همه رفتارها با تلاش برای ارضای نیازهای اساسی انتخاب و هدایت می شوند. در معاملات، درک اینکه اقدامات شما یک انتخاب هستند، می تواند به شما کمک کند تا تصمیمات سنجیده تر و متفکرانه تری بگیرید.


4. **سیستم WDEP**: این رویکرد ساختاریافته در واقعیت درمانی مخفف خواسته ها، انجام دادن، ارزیابی و برنامه ریزی است. اعمال این در معاملات:
- **خواسته ها**: اهداف معاملاتی خود و آنچه می خواهید به دست آورید را مشخص کنید.


- ** انجام **: استراتژی ها و رفتارهای معاملاتی فعلی خود را بررسی کنید.


- **ارزیابی**: ارزیابی کنید که آیا استراتژی های فعلی شما در دستیابی به اهداف شما موثر است یا خیر.


- **برنامه ریزی**: یک برنامه مشخص برای تغییر استراتژی های ناکارآمد و اتخاذ راهبردهای جدید که با اهداف شما همسو باشد تدوین کنید.


با ادغام این اصول، می توانید ذهنیت معاملاتی خود را تقویت کنید، تصمیمات آگاهانه تری بگیرید و در نهایت عملکرد معاملاتی خود را بهبود بخشید. در حال حاضر چگونه به تصمیم گیری در معاملات خود نگاه می کنید؟

بیست و یکمین روز معاملات بدون ضرر

امروز با بازار هماهنگ نبودم و در چند جا در کف فروختم و درسقف خریدم.
وقتی روند خاصی در بازار نیست، نبایستی با حجم بالا در بازار پوزیشن بگیرم و یا پوزیشن های متعدد گرفته بشه.
باز نکته مهم تغییراتی است که از نظر پذیرش ضرر، صبر و مدیریت هیجان ها کردم که نتیجه اش را هم گرفتم ضرر به نسبه بالای امروز جبران شد و امروز هم با سود بسته شد.