مقدمه
هیپنوتیزم ابزاری قدرتمند برای ایجاد تغییر است. دو مرحله مهم در انجام هیپنوتیزم ایجاد حالت خلسه و ارائه تلقینات است.
۱. حالت خلسه
حالت خلسه حالتی است که توجه و تمرکز فرد به صورت ثابت بر روی یک موضوع است و سد باورها به صورت موقت کنار رفته است.
۲. قدرت تلقینها
ذهن ما طوری است که هر نظر یا ایدهای را باور میکند مگر اینکه باوری مخالف اون در ذهن وجود داشته باشد. در خلسه هیپنوتیزمی به صورت موقت باورهای متضاد کنار رفتهاند و باورهای ارائه شده توسط تلقینات وارد ضمیر ناخودآگاه می گردند.
۳. ارزشها و باورها
باورهایی که با تلقینات وارد ضمیر ناخودآگاه شدهاند اگر با استفاده از تلقینهای پس هیپنوتیزمی و تغییر چهارچوب همراه باشد میتواند تا سالها به عنوان ارزشها و باورهای اصلی در ضمیر ناخودآگاه فرد جایگزین شده و تقویت شود و معیار تصمیم گیریها و رفتارهای او شود.
۴. هیپنوتیزم در بیداری
حالت خلسه فقط در مطب هیپنوتراپبست ایجاد نمی شود. ما در طول روز و در فعالیتهای روزانه بارها در حالت خلسه قرار میگیریم. به عنوان مثال وقتی که جذب یک فیلم مهیج شده اید، در حالت رانندگی، در گفتگویی جذاب، در ارتباط جنسی، در رقص یا فعالیت ورزشی. یکی از موقعیتهایی که شخص را در حالت خلسه عمیقی قرار میدهد معاملات روزانه است.
۵. مخرب یا سازنده بودن تلقینها
هنر و مهارت یک هیپنوتراپیست حرفهای ایجاد خلسه نیست بلکه ارائه تلقینات مناسب است. باورها و ارزشها در عین حال که میتوانند بسیار سازنده و مفید باشند میتوان نقش بسیار مخربی را هم بازی می کنند.
اگر شما در مطب یک هیپنوتراپیست باشید. شما در حالت خلسه و هیپنوتیزم هستید و کسی که تلقینات را ارائه میدهد هیپنوتراپیست است . اما در هنگام معاملات که در حالت خلسه قرار گرفتهاید این گفتگوهای درونی و افکاری که از ذهن شما میگذرد تلقیناتی است که وارد ناخودآگاه شما میشود.
۶. الگوهای مغزی و عملکرد در معاملات
اگر گفتگوهای درونی شما و افکاری که در ذهنتان در جریان است به مانند روزهای گذشته باشد همان شبکههای مغزی قبلی شما تقویت می شوند و شما همان رفتارهایی را انجام می دهید که قبلاً انجام می دادید. و عملکرد شما در معاملات به مانند معاملات گذشته تان خواهد بود.